سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----195777---
بازدید امروز: ----18-----
بازدید دیروز: ----28-----
منتظر ظهور

 
نویسنده: روح الله خراسانی کیا
چهارشنبه 87/2/4 ساعت 10:17 صبح

بسمه رب الشهداء و الصدیقین

 

آیا می‌توانید این مسئله را حل کنید؟

 

دست نوشته ای خواندنی از شهید احمد رضا احمدی

رتبه اول کنکور پزشکی سال 1364

ساعتی قبل از شهادت

 

چه کسی می‌داند جنگ چیست؟ چه کسی می‌داند فرود یک خمپاره، قلب چند نفر را می درد؟  چه کسی می‌داند جنگ یعنی سوختن، یعنی ویران شدن،  یعنی ستم، یعنی آتش،  یعنی خونین شدن خرمشهر،  یعنی سرخ شدن جامه ای و سیاه شدن جامه ای، یعنی گریز به هر جا، به هر جا که این جا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه می‌کند؟ دخترم چه شد؟ به راستی ما کجای این سوال ها و جواب‌ها قرار گرفته ایم؟

 

کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس‌های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود، از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟ آن گل های ناز آن اسوه‌های عفاف که هر کدام در پس رنج‌های بیکران صحرا نشینی و بیابانگردی آرزوی سال‌ها بعد را در دل می‌پرورانند. آن خواهران بی‌دفاع، آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می‌کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.

 

کدام پسر دانشجویی می‌داند هویزه کجاست؟ چه کسی در هویزه جنگیده؟ کشته شده و درآنجا دفن گردیده؟ چه کسی است که معنی این جمله را درک کند: نبرد تن و تانک؟! اصلا چه کسی می‌داند تانک چیست؟ چگونه سر یکصد و بیست دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی‌های تانک له می‌شود؟

 

آیا می‌توانید این مسئله را حل کنید؟ گلوله‌ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می‌شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ کرده و گذر می‌کند معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟ کدام زن صیحه می‌کشد؟ کدام پیراهن سیاه می‌شود؟ کدام خواهر، بی‌بردار می‌شود؟ آسمان کدام شهر سرخ می‌شود؟ کدام گریبان پاره می‌شود؟ کدام چهره چنگ می‌خورد؟ کدام کودک در انزوا و خلوت اشک می‌ریزد؟... .

 

توانستید؟

اگر نمی‌توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید: هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت در جاده مهران- دهلران حرکت می نماید، مورد اصابت موشک قرار می دهد، اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود، معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟ چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟ چگونه باید آن‌ها را غسل داد؟ چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟ چگونه می‌توانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم؟ چگونه می‌توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟

 

کدام مسئله را حل می‌کنی؟ برای کدام امتحان درس می‌خوانی؟ به چه امید نفس می‌کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می‌کنی؟ از خیال، از لقب شامخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می‌گذارد؟ کدام اضطراب جان ترا می‌خورد؟ دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟ دلت را به چه چیز بسته‌ای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در دوره فوق دکترا؟

 

آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است خانواده‌ای در همسایگی تو داغدار شده است؟ جوانی به خاک افتاده است؟

 

آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط که دختران سوسنگرد را به اشک نشانده اند؟ و آنان را زنده به گور کردند؟یا در کردستان، حلقوم کسی را پاره کردند تا کدهای بی‌سیم را بیابند؟ به تو چه مربوط است که موشکی در دزفول فرود بیاید و به فاصله زمانی انتظار نور، محله‌ای نابود شود؟ به تو چه مربوط است که کودکانی در خرمشهر از تشنگی بمیرند؟ هیچ می دانستی؟

 

حتما نه! هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات به هم گره می‌خورند، به دنبال آب گشته‌ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطره‌ای نم یافتی، با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی؟ اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!!

اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی‌اکبر نیستی، اگر جعفر و عون و عبدالله نیستی، لااقل حرمله مباش!  که خدا هدیه حسین(ع) را پذیرفت و خون علی‌اصغر را به زمین پس نداد. من نمی‌دانم فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهدکرد... .

 

برگرفته ازفصل‌نامه  مکاتبه اندیشه شماره 20 (انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها)



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • سال نو مبارک
    ادعایی بزرگ
    این است زندگی مقام معظم رهبری
    ازدواج حضرت علی ع و حضرت فاطمه س
    چرا به دنیا آمده ایم؟!!!
    [عناوین آرشیوشده]