گاهی اوقات وقتی ما انسان ها خوب به اعمال روزمره خود مینگریم، در مییابیم که برخی کارها هستند که ناخودآگاه و یا به صورت ساده و روان آن ها را در مقاطعی خاص انجام میدهیم. اما گاهی دوست داریم که آن ها را امتداد بخشیم و یا آن که اثرات آن ها را با خویش همیشه همراه کنیم. سرسپردگی و اطاعت پروردگار مهربانمان یکی از این کارهاست که چه بسا در دوران زندگی ما، با نوسانات مختلفی روبرو میشود. این سرسپردگی، در ماه رمضان رنگ و بویی دیگر دارد. اما تداوم آن و گسترش آثار و برکاتش در تمامی طول مدت زندگی، شاید برای برخی از ما در حد یک آرزو و یا رویایی دور از دسترس باشد. ولی واقعا چگونه میتوان این سرسپردگی و پرستش را تداوم بخشید؟
اصولا کارهایی را که ما انسان ها با تعقل و تفکر خویش، نظام منطقی و مفهوم واقعی آنان را جستجو میکنیم و آگاهانه آن ها را انجام میدهیم، اعمالی پایدارتر و مداوم تر خواهند بود. لذا چه بسا اگر مقداری حقیقت و مفهوم اصلی بندگی و پرستش را بیشتر بکاویم، بتوانیم کلید طلایی تداوم این سرسپردگی را بیابیم. واقعا سرسپردگی و پرستش الهی یعنی چه؟!
شناخت خدای یگانه به عنوان کاملترین ذات با کاملترین صفات، منزه از هرگونه نقص و کاستی و شناخت رابطه او با جهان که آفریننده و نگهدار است، عکس العملی در ما ایجاد میکند که از آن به پرستش و بندگی تعبیر میشود.شناخت خداوند به عنوان یگانه مبدأ هستی و یگانه صاحب همه چیز، ایجاب میکند که هیچ مخلوقی را در مقام پرستش، شریک او نسازیم، لذاقرآن کریم تأکید و اصرار زیاد دارد بر این که عبادت و پرستش باید مخصوص خدا باشد و هیچ گناهی مانند شرک به خدا نیست. اکنون ببینیم پرستش یا عبادت که مخصوص خداست و انسان نباید این رابطه را جز با خداوند با هیچ موجود دیگر برقرار کند، چیست و چگونه رابطهای است؟
بعضی از اعمال انسان، خالی از منظور خاص است و به عنوان علامت یک چیز دیگر صورت نمیگیرد، بلکه صرفا به خاطر اثر طبیعی خودش صورت میپذیرد. مثلا یک کشاورز از آن جهت یک سلسله کارهای مربوط به کشاورزی را انجام میدهد که اثر طبیعی آن کارها را برداشت کند. بنابر این، کشاورز کارهای کشاورزی را به عنوان سمبل و به عنوان ابراز یک سلسله مقصودها و احساسها انجام نمیدهد.همچنین ما که از منزل به طرف دانشگاه حرکت میکنیم، از حرکت خود جز رسیدن به دانشگاه نظری نداریم. نمیخواهیم با این کار خود، یک منظور دیگر را ابراز کرده باشیم.
ولی برخی از کارها را به عنوان علامت یک سلسله مقصودها و ابراز نوعی احساسات انجام میدهیم، مانند اینکه به علامت تصدیق سر خود را رو به پایین میآوریم و به علامت فروتنی، دم در مینشینیم و به علامت تعظیم و تکریم شخصی دیگر، بر میخیزیم و ...
بیشترین کارهای انسان از نوع اول است و کمترین آن از نوع دوم، ولی به هر حال قسمتی از کارهای انسان از این نوع است که او برای ابراز مقصودی خاص و نشان دادن احساسی درونی، کاری را انجام میدهد.
اکنون که این دو مقدمه دانسته شد، میگوییم پرستش یک کار معنیدار است. آن چه انسان در پرستش و بندگی ابراز میکند، ثنا و ستایش، تسبیح و تنزیه، سپاس و شکر و تسلیم و اطاعت محض در برابر خداست و معنی آن این است که اودر هیچ یک از این ها شریک ندارد؛ جز او هیچ ذاتی منزه از نقص نیست؛ جز او کسی منشأ اصلی نعمت ها که همه سپاس ها به او برگردد، وجود ندارد؛ جز او هیچ موجودی استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد. (جز کسانی که او گفته مطیع آن ها باشید.) این است عکس العملی که شایسته یک بنده در مقابل خدای بزرگ است و جز در مورد خدای یگانه، در مورد هیچ موجود دیگری نه صادق است نه جایز و این است معنی پرستش که با الگو گیری از ائمه ی اطهار (علیهم السلام) میتوانیم آنرا به مرحله ظهور و بروز درآوریم.
این معانی، حقایقی است که عوض شدنی نیست و مفاهیمی است ثابت و برای همیشه و در تمامی طول زندگی. این هاست که اگر درکشان کنیم به دنبال این یک ماه که به خاطر جو ویژه رحمت و مغفرت پروردگار و در بند بودن شیاطین تلاش نمودیم که بیشتر سرسپرده آستان الهی باشیم، شاید بتوانیم تا آثار پرستش را بیشتر و بیشتر در خویش حفظ کنیم و همیشه این حالت را در خویش استمرار دهیم و نگذاریم غفلت، بندگی را از یادمان ببرد.
اکنون که به شکرانه ی این یک ماه بندگی، جشن فطر و بازگشت به او برگزار کرده ایم؛ با او عهد کنیم تا همیشه سر بر آستان بندگیش بسائیم ...
(برگرفته از کتاب "جهان بینی توحیدی"، تألیف استاد مرتضی مطهری ((با تلخیص و اضافات))