سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت، گلشن خردمندان و بستان فاضلان است . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----198909---
بازدید امروز: ----5-----
بازدید دیروز: ----62-----
منتظر ظهور

 
نویسنده: روح الله خراسانی کیا
جمعه 88/5/16 ساعت 12:53 عصر

nime shaban

 

تو را غایب نامیده اند، چون «ظاهر» نیستی، نه اینکه «حاضر» نباشی.
«غیبت» به معنای «حاضرنبودن»، تهمت ناروائی است که به تو زده اند و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی دانند، آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می خوانند، ظهورت را از خدا می طلبند نه حضورت را. وقتی ظاهر می شوی، همه انگشت حیرت به دندان می گزند با تعجب می گویند که تو را پیش از این هم دیده اند. و راست می گویند، چرا که تو در میان مائی، زیرا امام مائی. جمعه که از راه می رسد، صاحبدلان «دل» از دست می دهند و قرار از کف می نهند و قافله دل های بی قرار روی به قبله می کنند و آمدنت را به انتظار می نشینند...
و اینک ای قبله هر قافله و ای «شبروان را مشعله»، در آستانه میلادت با دلدادگان دیگری از خیل منتظرانت سرود انتظار را زمزمه می کنیم.

صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد ** بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی تو می گویند تعطیل است کار عشقبازی ** عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

جغد بر ویرانه می خواند به انکار تو اما ** خاک این ویرانه ها بویی از آن گنجینه دارد

خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد ** عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد

روی آنم نیست تا در آرزو دستی برآرم ** ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد

در هوای عاشقان پر می کشد با بیقراری ** آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد

ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید ** آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد

پرسش :
زمان ظهور حضرت حجت(عج) قضای الهی محسوب می شود یا قدر؟
چون چندی پیش از یکی از علمای شهرمان شنیدم که فرموده بودند:
«ظهور حضرت قضای الهی محسوب می شود و با دعای ما عقب یا جلو نمی افتد و این که بزرگان دین بر امر تعجیل فرج اصرار دارند و گفته می شود بسیار دعا کنید، تنها به خاطر ایجاد محبت بین فرد و آقا امام زمان(عج) است. و علت خواندن دعای ندبه، عهد و... تنها عدم دوری ما از آن حضرت است که اگر این امر صورت نگیرد به مرور زمان مردم فراموش می کنند که منتظر جانشین خدا بر روی زمین بوده اند؟» این موضوع فکر مرا مغشوش کرده و بعد از هر نماز تنها ذکر «اللهم عجل لولیک الفرج» را به نیت 5 تن آل عبا تکرار می کردم ولی طی این مدت تنها «دعای اللهم کل لولیک» و «الهی عظم البلاء...» و «آل یاسین» و از این قبیل را می خوانم، یعنی با دید دیگری به مسأله ظهور امام زمانم می اندیشم. خواهشمندم در این زمینه مرا راهنمایی فرمایید.
پاسخ:
به فرموده امام علی علیه السلام: خداوند کارها را به حسب قضایش انجام می دهد نه رضایت شما.(1)
و مقدمه قضای الهی، قدر الهی است. چرا که هر کار بر اساس اندازه و هندسه خاص خود انجام می گیرد. به فرموده امام صادق علیه السلام:

چون که خداوند چیزی را اراده کند مقدر می نماید آنرا (اندازه و مقدار آنرا معین می نماید) و پس از تقدیر، قضایش به آن تعلق می گیرد.(2)
«قدر» عبارت است از هندسه و اندازه وجودی هر چیز، و «قضاء» به معنای گذراندن و یکسره کردن و به پایان رساندن است. تقدیر الهی، موجودات عالم مشهود را به سوی آنچه در مسیر وجودشان برای آن ها تقدیر و قالب گیری کرد، هدایت می کند؛ همچنان که خدای بزرگ فرمود:

«الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّی (علیهم السلام) وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی »؛ یعنی آنچه را که خلق کرده بسوی آنچه که برایش مقدر نموده هدایت فرمود. و سپس همین تقدیر و هدایت را با امضاء قضاء تمام و تکمیل می کند.(3)
و بسیار می شود که خدا چیزی را تقدیر می کند ولی به دنبال تقدیر، قضایش را نمی راند. مانند قَدَری که بعضی از علل و شرایط خارج، آنرا اقتضا داشته ولی به خاطر مزاحمت مانعی، آن اقتضا باطل می شود. و یا سببی دیگر و یا اقتضایی دیگر جای سبب قبلی را می گیرد و چه بسا چیزی مقدر بشود و قضاء آن نیز رانده شده باشد، مثل این که از جمیع جهات - یعنی هم از جهت وجود علل و شرایط و هم از جهت نبودن مانع - تقدیر شده باشد که در این صورت آن چیز محقق می شود. و در بعضی از روایات نیز آمده که قدر ممکن است تخلف کند اما برای قضاء برگشتی نیست. البته تغییر در تقدیر مربوط به عالم ماده می باشد.(4)
با توجه به این مقدمه «قضا» به معنای اجتماع جمیع علل و شرایط و فقدان هر گونه مانعی است که مسلماً فعل مورد نظر انجام می گیرد و هیچ گونه برگشتی در آن نیست. اما این بدان معنی نیست که قصد کنیم دعا کردن با قضای الهی منافات دارد. چه بسا همین قضایی که مجموعه شروط متعدد است یکی از آن شروط دعای بندگان باشد.
و آمیختگی و همسویی دعا و قضا در روایات بخوبی مشهود است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در انتهای نامه 31 نهج البلاغه به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام می فرمایند: دین و دنیای تو را به خدا می سپارم «و اسأله خیر القضاء لک» و بهترین خواسته الهی را در آینده و هم اکنون در دنیا و آخرت برای تو می خواهم. و این اجتماع درخواست از خدا «سؤال» و قضا بسیار زیباست.
در روایت آمده است که حضرت امیرعلیه السلام از زیر دیواری که در شرف خراب شدن بود، حرکت کردند و به جای دیگر رفتند. از آن جناب سؤال شد: آیا از قضای الهی (حکم حتمی الهی) فرار می کنید؟ آن امام بزرگوار فرمودند از قضای الهی به سوی قدر الهی فرار می کنم!.(5)
به این معنی که در صورت توقف، تمام مقدمات لازم برای زیر آوار ماندن مهیا می گردد و قضای الهی تحقق می پذیرد. اما با حرکت به سوی مکانی دیگر مقدمه ای از آن مقدمات ناقص می گردد و هندسه ای دیگر شکل می گیرد و آن تحقق سلامت و امنیت است.
و لذا منافات ندارد که حتی دعا، قضای الهی را مبدل سازد. دعایی که از جمله مقدمات و شروط حکم حتمی الهی است.
در روایت از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وارد شده که: «لا یُرَدُّ الْقَضاء اِلاَّ الدُّعاء»؛ قضای الهی را رد نمی کند مگر دعا.(6)
بنابراین در عین حال که همه امور به قضای الهی تحقق می پذیرد؛ منافات ندارد که ما موظف به دعا کردن باشیم. نه صرفاً به علت یک امری صوری و ظاهری؛ بلکه چون دعا خود، در سلسله طولی تحقق اشیاء تأثیر جوهری دارد. و این تأثیر به اذن و اراده الهی انجام می گیرد.
خود حضرت حق ما را مأمور به دعا کردن نموده است و برای این دعا تأثیر قائل شده است. خلاصه پاسخ پرسش شما این که: آری زمان ظهور حضرت حجت علیه السلام مثل بقیه امور و اسرار، به قضای الهی وابسته است. در عین حالی که ما موظف به دعا در جهت تعجیل فرج آن بزرگوار می باشیم. و دعای ما می تواند در مجموعه علل ظهور مؤثر باشد


مراتب ایمان
کسی به دیگری گفت: آیا تو مؤمنی؟
مخاطب در پاسخ گفت: اگر منظور تو از مؤمن، مؤمنی است که در این آیه آمده: (آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَیْنا؛ ما به خدای عالم و کتابی که به ما نازل شده ایمان آورده ایم.)
. سوره آل عمران(3): آیه 84.
آری مؤمنم؛ ولی اگر منظورت مؤمنی است که در این آیه آمده است: (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ؛ مؤمنان آنها هستند که چون ذکری از خدا شود دلهاشان ترسان و لرزان شود.)
. سوره انفال (8): آیه 2.
نمی دانم!
. نشریه قرآنی بشارت، شماره 3، ص 56 - 57.

از حیوان هم می توان پند گرفت
آورده اند که واعظ عامل و مجتهد کامل، حاج شیخ جعفر شوشتری از تهران عازم زیارت حضرت رضاعلیه السلام شد و جمعی از علما و طلاب با اجازه وی او را در آن سفر همراهی کردند.
قافله حرکت کرد، به مسجدی رسیدند که کار بنّایی آن مسجد نیمه تمام بود و کارگران در آنجا مشغول کار بودند، ناگهان دیدند شیخ جعفر روی زمین نشست و شدیداً مشغول گریه شد. از او سبب گریه اش را پرسیدند، فرمود:
به اینجا که رسیدم، دیدم کارگران بار الاغی را که سنگ و خاک بود خالی کردند و پالان آن الاغ را از پشت الاغ جهت استراحت آن حیوان برداشتند. الاغ روی زمین دراز کشید و به خاراندن بدن خود به وسیله حرکاتش بر زمین مشغول شد و در این میان به من نظر انداخت و فریاد زد:
آشیخ! من بار صاحبم را به منزل و مقصد رساندم، تو که بیش از پنجاه سال از عمرت می گذرد آیا بار امانت صاحبت - حضرت حق - را به منزل رسانده ای یا نه؟
از این هشداری که این حیوان به من داد بی طاقت شدم و نتوانستم از گریه خودداری کنم!!(7)

^...................(پاورقی).................
1) میزان الحکمه، روایت شماره 16456.
2) همان مصدر، روایت شماره 16461.
3) سوره اعلی، آیه 3؛ ر.ک: تفسیر المیزان، مرحوم علامه طباطبایی، ترجمه ج 37، ص 185.
4) ر.ک: همان مصدر، ص 185.
5) ر.ک: میزان الحکمه، ج 8، ص 162.
6) ر.ک: منتخب میزان الحکمه، روایت شماره 2101.
7) استاد حسین انصاریان: مجموعه داستان های عرفان اسلامی، ج 5، 123.



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • سال نو مبارک
    ادعایی بزرگ
    این است زندگی مقام معظم رهبری
    ازدواج حضرت علی ع و حضرت فاطمه س
    چرا به دنیا آمده ایم؟!!!
    [عناوین آرشیوشده]