سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاد خدا، لذّت دوستداران [ خدا ] است . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----195753---
بازدید امروز: ----22-----
بازدید دیروز: ----25-----
منتظر ظهور

 
نویسنده: روح الله خراسانی کیا
شنبه 86/8/12 ساعت 12:14 صبح

عقاید و دستورهای علمی و اخلاقی ای است که پیامبران از طرف خدا برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند. دانستن این عقاید و انجام این دستورها سبب خوشبختی انسان در دو جهان است. اگر ما دین دار باشیم و از دستورهای خدا و پیغمبر اطاعت کنیم، در این دنیای گذران، خوشبخت و در زندگی جاوید و بی پایان جهان دیگر هم سعادتمند خواهیم بود.
توضیح: ما می دانیم سعادتمند کسی است که زندگی خود را در اشتباه و گمراهی به سر نبرد و دارای اخلاق پسندیده باشد و کارهای نیکو انجام دهد.
دین خدا ما را به همین سعادت و خوشبختی هدایت می کند و دستور می دهد که اولا، عقاید درستی را که با عقل و وجدان خود درک کرده ایم، محترم و مقدس بشماریم و ثانیا، دارای اخلاق پسندیده باشیم و تا می توانیم کارهای خوب و شایسته انجام دهیم. بنابراین، دین به سه قسمت تقسیم می شود:
اول: اعتقادات،
دوم: اخلاق،‌
سوم: عمل.

1- اعتقادات
ما اگر به عقل و وجدان خود مراجعه کنیم، درک می کنبم که این جهان پهناور هستی، با نظام حیرت آور خود، نمی شود خود به خود به وجود آمده باشد و سیر سر تا پا نظم و ترتیب آن بدون نظم دهنده ای انجام یابد.

مسلما آفریننده ای هست که با توانایی و علم بی پایان خود، این جهان بزرگ را پدید آورده و با قوانین ثابت و تغییر ناپذیری که در تمام امور برقرار کرده، نظام جهان را با نهایت عدل و داد به راه انداخته است.

هیچ چیز بیهوده و به گزاف آفریده نشده و هیچ موجودی از قوانین خدایی مستثنا نیست. و نمی توان باور کرد که چنین خدای مهربان، با همه عنایت و لطفی که به آفریده های خود دارد،‌ جامعه بشری را به عقل خودشان - که بیش تر، اسیر هوا و هوس شده و در نتیجه،‌ دچار گمراهی و بدبختی می شود - واگذار نماید.

بنابراین، باید به وسیله پیامبرانی که از خطا و اشتباه دورند، دستورهایی برای افراد بشر بفرستد تا (با ) به کار بستن آن دستورها، آنان را به سعادت و نیک بختی برساند.

و چون پاداش فرمان برداری از دستورهای پروردگار در زندگی این جهان کاملا به ظهور نمی رسد، باید عالم دیگری باشد که در آن جا به کارهای مردم رسیدگی شود،‌ تا اگر عمل خیری انجام داده اند پاداش آن را ببینند و اگر کار زشتی از آنان سر زده به جزای آن برسند.

دین، مردم را به این اعتقادات و سایر عقاید تشویق می نماید و آنان را از جهل و بی خبری برحذر می دارد.

2- اخلاق
دین به ما می گوید که در زندگی، صفات پسندیده اختیار کنیم و خود را با خوبی های ستوده و نیکو بیاراییم، وظیفه شناس، خیرخواه، بشردوست، مهربان، خوش رو و دادگستر باشیم و از حق، دفاع کنیم و از حدود و حقوق خود تجاوز نکنیم و به مال و عرض و جان مردم تعدی روا نداریم، در طلب دانش و بینش از هیچ گونه فداکاری و از خودگذشتگی کوتاهی ننماییم و بالاخره، عدل و اعتدال (میانه روی) را در تمام امور زندگی پیشه خود سازیم.

3- عمل
دین، دستور می دهد که در زندگی به کارهایی که خیر و صلاح خود و جامعه ما در آن است، دست بزنیم و از کارهایی که فساد و تباهی به بار می آورد، دوری کنیم. و نیز می گوید: به عنوان عبادت و پرستش پروردگار، اعمالی مانند نماز و نظایر آن - که نشانه بندگی و فرمان برداری است - به جای آوردیم. این ها است مقررات و ستورهایی که دین آورده و ما را به آن دعوت می نماید و چنانکه پیدا است. برخی از آن ها اعتقادی و پاره ای اخلاقی و بعضی دیگر، عملی است. و به طوری که گفته شد، پذیرفتن و به کار بستن آن ها، تنها وسیله سعادت و خوشبختی انسان است، زیرا می دانیم که انسان جز این که واقع بین باشد و با اخلاق و اعمال پسندیده زندگی کند، سعادتی ندارد
                                                                                                                           ادامه دارد.................



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: روح الله خراسانی کیا
    چهارشنبه 86/8/2 ساعت 10:26 صبح

     

    آفرینش زن در قرآن و ادیان الهى

    کتاب: دایرة المعارف تشیع، ج 8، ص 492

     

    زن در آفرینش در بعد روحى و جسمى از همان گوهرى آفریده شده که مرد آفریده شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهیت یکسان و یگانه‏اند و تمایز و فرقى در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست. قرآن به صراحت از این حقیقت پرده برمى‏دارد: یا ایها الناس اتقوا ربکم الذى خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها... اى مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدى آفرید و جفتش را (نیز) از او آفرید و از آن دو زنان و مردان بسیارى پراکنده کرد، پروا دارید (نساء، 1)، هو الذى خلقکم من نفس واحدة و جعل منها زوجها لیسکن الیها او است آن کس که شما را از نفس واحدى آفرید و جفت وى را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد (اعراف، 189) . بنابراین زن در آفرینش از همان جوهر و گوهر مرد است و اندیشه یکسانى و یگانگى ماهوى زن و مرد، اندیشه قرآنى است که از آیات الاهى به روشنى به دست مى‏آید . تنها در این زمینه نظر دیگرى است که خلقت زن را از زائده خلقت مرد تصویر مى‏کند، لیکن در این نظر به برخى از حادیث استناد شده است که در حدیثى از امام صادق (ع) مردود شمرده شده است. زراره مى‏گوید: از امام صادق (ع) از آفرینش حوا سؤال شد که برخى مى‏گویند: خداوند حوا را از دنده پایین و چپ آدم آفرید، امام (ع) فرمود: خدا منزه و برتر است از این نسبت، آن کس که چنین مى‏گوید مى‏پندارد که خداوند قدرت نداشت براى آدم همسرى از غیر دنده‏اش بیافریند! علامه مجلسى مى‏گوید: «مشهور میان مورخان و مفسران اهل سنت این است که حوا از دنده آدم آفریده شده و به این معنا برخى از احادیث نیز دلالت دارد، لیکن این حدیث و احادیث دیگرى این موضوع را رد مى‏کند...» . آنچه محقق است و قرآن بدان اشاره دارد زن و مرد براى زندگى دنیا و نیز براى بقاء نسل بشر مکمل یکدیگر هستند، بدین صورت که ماده اولیه این محصول یا مصنوع از مرد است و اراده سازندگى آن از خداوند توانا ولى کارخانه آن یعنى دستگاه سازندگى انسان و زحمات بار آوردن آن در اختیار زن قرار دارد و جا دارد که براى حفظ و سلامت این کارخانه از دستبرد نامحرمان و خرابکاران، مقررات و دستورات لازمى هم صادر گردد.

    آفرینش زن در ادیان الهى

    در تمام مذاهب و ادیان الهى آمده است که زن و مرد از «نفس واحده» آفریده شده‏اند. در عهد قدیم آمده است: «پس خدا موجودات را آفرید، لیکن براى آدم معاونى موافق وى یافت نشد و خداوند خوابى گران بر آدم مستولى گرداند تا بخفت پس یکى از دنده‏هایش را گرفت و گوش در جایش پرکرد و خدا آن دنده را زنى بنا کرد و او را نزد آدم آورد.

    زن در تاریخ و ملل گوناگون

    زن را یک موجود ضعیف و ناچیز به شمار مى‏آوردند. به دختران ارث نمى‏دادند و بعضى او را از افراد بشر و انسانیت به شمار نمى‏آوردند، فقط زنان را براى خدمت به مردان و اطفاى شهوت جنسى براى مردها نگاه مى‏داشتند. مرد مى‏توانست زنهاى متعدد بگیرد و یا طلاق بدهد . اگر زن میمرد، مرد می توانست زن بگیرد ولى اگر شوهر مى‏مرد، زن حق ازدواج نداشت و از معاشرت در خارج هم ممنوع بود. در هند زن تابع شوهر بود و بعد از مردن او، دیگر حق ازدواج نداشت و باید با جسد شوهر سوزانده مى‏شد... و در ایام عادت ماهیانه نجس و پلید و لازم الاجتناب بود . زن در میان ملل قبل از اسلام حد وسط بین انسان و حیوان بود از او مانند انسان ضعیفى که باید به انسانهاى متوسط کمک بدهد استفاده مى‏شد. اعراب مشرک خشن، بى‏رحم متعصب دختران معصوم خود را زنده به گور مى‏کردند. تا وقتى که خورشید اسلام از پس ابرهاى تاریک عربستان طلوع نمود. پیغمبر اسلام (ص) پس از ارشاد کلمه توحید با اشاره پروردگار در قرآن اول کارى که کرد از این عادت شوم اعراب جلوگیرى نمود، حضرتش به زنان و دختران احترام مى‏گذاشت و با تمام عظمتش به زنهاى پیر سلام مى‏کرد و چنانکه شیعه و سنى نقل کرده‏اند، مکرر دست دخترش فاطمه سلام الله علیها را مى‏بوسید و مى‏فرمود: «فاطمة بضعة منى من آذاها فقد آذانى و من آذانى فقد آذان الله» فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند حقیقتا مرا اذیت کرده است و هر کس مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است.



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: روح الله خراسانی کیا
    چهارشنبه 86/8/2 ساعت 10:22 صبح

    سلام این شعر یکی از دوستان زحمت کشیدن تلخیص کردن

    به نام تو برای تو
    هر چه دارم از تو دارم ای همه دار و ندارم
    با تو آرومم و بی تو بی قرار بی قرارم
    گفتی باشم، حالا هستم، چشم به راه یه نگاهت
    می دونم منو می بینی که نشستم سر راهت
    با تو کوچه های بن بست می رسن به کهکشونها
    با تو بیراهه یه راهه، ای نشون بی نشون ها
    اونا که از تو نشونی روی پیشونی ندارن
    داغشون رو دلشونه خم به ابرو نمیارن
    رسم من فرشتگی نیست من که درگیر زمینم
    تو خودت اینو می خواستی من یه آدمم همینم
    اونی که رو دوش خسته ش یه امانت از تو داره
    گاهی کم میاره اما این امانتو میاره


     نویسنده:مریم السادات قاسمی



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: روح الله خراسانی کیا
    پنج شنبه 86/7/19 ساعت 9:45 صبح

    اعمال عید فطر

     

     

    از جمله لیالى شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتراز شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است :

    1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .

    2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.

    3- بعد از نماز مغرب و عشاء ، نماز صبح و نمازعید فطر ذکر؛" الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد لله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا " گفته شود.

    4- بعد از نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوى آسمان بلند کرده و بگوید:" یا ذاالمن و الطول یا ذاالجود یا مصطفی محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلی کل ذنب احصیته وهو عندک فی کتاب مبین." پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: " اتوب الى الله " پس هر حاجت که دارد از حق تعالى بخواهد که ان شاء الله تعالى بر آورده خواهد شد. در روایتی از ‏شیخ آمده که: بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید" یا ذاالحول یا ذاالطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل على محمد و آل محمد واغفرلی کل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندک فی کتاب مبین." سپس صد مرتبه " اتوب الى الله " بگو.

    5- زیارت امام حسین علیه السلام که فضیلت ‏بسیار دارد.

    6- ده مرتبه ذکر" یا دائم الفضل علی البریة یا باسط الیدین بالعطیة یا صاحب المواهب السنیة صل علی محمد و آله خیرالوری سجیة واغفرلنا یا ذاالعلی فی هذه العشیة." که از اعمال شب جمعه است، گفته شود.

    7- ده رکعت نماز که در شب آخر ماه رمضان اقامه می شود که به صورت پنج نماز دو رکعتی ، درهر رکعت بعد از حمد، سوره توحید ده بارخوانده شود. و در رکوع و سجود ده مرتبه ذکر" سبحان الله والحمدلله ولا اله الاالله والله اکبر" گفته شود. پس از نمازهزارمرتبه استغفار کند و بعد از آن سر به سجده گذارد و بگوید:" یا حی یا قیوم یا ذاالجلال و الاکرام یا رحمان الدنیا والاخرة و رحیمهما یا ارحم الراحمین یا اله الاولین والآخرین اغفرلنا ذنوبنا و تقبل منا صلواتنا و صیامنا و قیامنا."

    8- بعد از نماز مغرب و نافله آن دو رکعت نماز بجا آورد، در رکعت اول بعد از حمد هزار مرتبه توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، یک مرتبه توحید بخواند. بعد از سلام سر به سجده بگذارد و صد مرتبه ذکر" اتوب الى الله " گفته شود. پس از آن بگوید: " یا ذاالمن والجود یا ذاالمن والطول یا مصطفی محمد صلى الله علیه وآله صل على محمد وآله و افعل بی کذا و کذا و به جاى کذا حاجات خود را بطلبد و روایت است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام این دو رکعت را به این کیفیت ‏بجا مى‏آورد پس سراز سجده برمى‏داشت و مى‏فرمود به حق آن خداوندى که جانم به دست قدرت او است هر که این نماز را بخواند، هر حاجتی از خدا بطلبد البته عطا کند و اگر به عدد ریگ هاى بیابان گناه داشته باشد خدا بیامرزد. و در روایت دیگر به جاى هزار مرتبه توحید صد مرتبه وارد شده است. شیخ و سید بعد از نماز این دعا را نقل کرده‏اند: " یاالله یاالله یاالله یا رحمان یاالله یا رحیم یاالله یا ملک یاالله یا قدوس یاالله یا سلام یاالله یا مؤمن یاالله یا مهیمن یاالله یاعزیز یاالله یا جبار یاالله یا متکبر یاالله یا خالق یاالله یا بارئ یاالله یا مصور یاالله یاعالم یاالله یا عظیم یاالله یا علیم یاالله یا کریم یاالله یا حلیم یاالله یا حکیم یاالله یا سمیع یاالله یا بصیر یاالله یا قریب یاالله یا مجیب یاالله یا جواد یاالله یا ماجد یاالله یا ملی یاالله یا وفی یاالله یا مولى یاالله یا قاضی یاالله یا سریع یاالله یا شدید یاالله یا رئوف یاالله یا رقیب یاالله یا مجید یاالله یا حفیظ یاالله یا محیط یاالله یا سیدالسادات یاالله یا اول یاالله یا آخر یاالله یا ظاهر یاالله یا باطن یاالله یا فاخر یاالله یا قاهر یا الله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا ودود یاالله یا نور یاالله یا رافع یاالله یا مانع یاالله یا دافع یاالله یا فاتح یاالله یا نفاح [نفاع] یاالله یا جلیل یاالله یا جمیل یاالله یا شهید یاالله یا شاهد یاالله یا مغیث ‏یاالله یا حبیب یاالله یا فاطر یاالله یا مطهر یاالله یا ملک یاالله یا مقتدر یاالله یا قابض یاالله یا باسط یاالله یا محیی یاالله یا ممیت ‏یاالله یا باعث‏ یاالله یا وارث یاالله یا معطی یاالله یا مفضل یاالله یا منعم یاالله یا حق یاالله یا مبین یاالله یا طیب یاالله یا محسن یاالله یا مجمل یاالله یا مبدئ یاالله یا معید یاالله یا بارئ یاالله یا بدیع یاالله یا هادی یاالله یا کافی یاالله یا شافی یاالله یا علی یاالله یاعظیم یاالله یا حنان یاالله یا منان یاالله یا ذاالطول یاالله یا متعالی یاالله یا عدل یاالله یا ذاالمعارج یاالله یا صادق یاالله یا صدوق یاالله یا دیان یاالله یا باقی یاالله یا واقی یاالله یا ذاالجلال یاالله یا ذاالاکرام یاالله یا محمود یاالله یا معبود یاالله یا صانع یاالله یا معین یاالله یا مکون یاالله یا فعال یاالله یا لطیف یاالله یا غفور یاالله یا شکور یاالله یا نور یاالله یا قدیر یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله اسالک ان تصلی على محمد و آل محمد و تمن علی برضاک و تعفوعنی بحلمک و توسع علی من رزقک الحلال الطیب من حیث احتسب و من حیث لا احتسب فانی عبدک لیس لی احد سواک ولا احد اساله غیرک یا ارحم الراحمین ما شاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم. پس به سجده مى‏روى و مى‏گویى: یاالله یاالله یاالله یا رب یا رب یا رب یا منزل البرکات بک تنزل کل حاجة اسالک بکل اسم فی مخزون الغیب عندک والاسماء المشهورات عندک المکتوبة على سرادق عرشک ان تصلی على محمد وآل محمد وان تقبل منی شهررمضان و تکتبنی من الوافدین الى بیتک الحرام و تصفح لی عن الذنوب العظام و تستخرج لی یا رب کنوزک یا رحمان."

    9- چهارده رکعت نمازاقامه کند. بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر رکعت بعد از حمد، یک بار آیةالکرسی و سه مرتبه توحید خوانده شود. براى هر رکعت، ثواب عبادت چهل سال وعبادت هر که در آن ماه روزه گرفته و نماز خوانده اعطاء می شود.

    10- شیخ درمصباح فرموده که در آخر شب غسل کن و بر سجاده خود تا طلوع فجربنشین وعبادت کن.

    اعمال روزعید

    1- بعد از نماز صبح و نمازعید آن تکبیراتى را که در شب عید ذکر شد، گفته شود.

    2-پرداخت زکات فطره پیش از نمازعید.

    4- انجام غسل روزعید. که زمان آن بعد از طلوع فجر تا زمان به جا آوردن نمازعید است. در هنگام غسل بگو: " اللهم ایمانا بک وتصدیقا بکتابک واتباع سنة نبیک محمد صلى الله علیه وآله." و پس ازغسل بگو:" اللهم اجعله کفارة لذنوبی وطهر دینی اللهم اذهب عنی الدنس."

    5- برای اقامه نمازعید لباس نیکو پوشیده و ازعطر استفاده نمایید.

    6- پیش از نماز عید، در اول روز افطار کنى. و بهتر آن است که به خرما یا به شیرینى باشد. و شیخ مفید فرموده مستحب است خوردن مقدار کمى از تربت‏ سیدالشهداء علیه السلام که براى هر دردى شفا است.

    7- قبل ازخروج از منزل برای نمازعید، دعایی را که از امام باقرعلیه السلام روایت شده را بخوانی: " اللهم من تهیا فی هذاالیوم اوتعبا اواعد واستعد لوفادة الى مخلوق رجاء رفده ونوافله وفواضله وعطایاه فان الیک یا سیدی تهیئتی و تعبئتی واعدادی واستعدادی رجاء رفدک وجوائزک ونوافلک و فواضلک و فضائلک وعطایاک و قد غدوت الى عید من اعیاد امة نبیک محمد صلوات الله علیه وعلى آله ولم افد الیک الیوم بعمل ص

    الح اثق به قدمته ولا توجهت ‏بمخلوق املته ولکن اتیتک خاضعا مقرا بذنوبی واسائتی الى نفسی فیا عظیم یا عظیم یا عظیم اغفرلی العظیم من ذنوبی فانه لا یغفرالذنوب العظام الا انت ‏یا لا اله الا انت ‏یا ارحم الراحمین."

    8- اقامه نمازعید.

    9- زیارت امام حسین علیه السلام.

    10- دعاى ندبه خوانده شود. سید بن طاوس فرموده که چون از دعا فارغ شود به سجده رود و بگوید:" اعوذ بک من نار حرها لا یطفى و جدیدها لا یبلى وعطشانها لا یروى" پس گونه راست را بر خاک بگذارد و بگوید:" الهی لا تقلب وجهی فی النار بعد سجودی وتعفیری لک بغیرمن منی علیک بل لک المن علی" سپس گونه چپ را بر خاک بگذارد و بگوید: " ارحم من اساء واقترف واستکان واعترف" پس به حال سجده شود و بگوید:" ان کنت‏ بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک یا کریم " پس از آن صد بار بگوید: العفو العفو

     

     



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: روح الله خراسانی کیا
    دوشنبه 86/7/16 ساعت 9:59 صبح

    عده ای بر این باورند که مراد از « بقیة اللَّه » در آیه شریفه « بقیة اللَّه خیر لکم ان کنتم مؤمنین» حضرت مهدى (عج) است. ممکن است این سوال مطرح شود که مگرامام زمان (عج) در زمان رسول‏اللَّه(صلى‏اللَّه‏علیه‏وآله) وجود داشتند و شناختى از آن حضرت بوده که چنین آیه‏اى نازل شده است.
     باید گفت اولا این آیه از فرمایشات حضرت شعیب(علیه‏السلام) خطاب به قوم خود است. ثانیا آن چه درباره نسبت آیه با امام مهدى (عج) وجود دارد و باعث شهرت آن در محافل و منابر نسبت به آن حضرت شده است، بحث انطباق مفهومى آیه و تطبیق یکى از مصادیق آیه بر فردى است که با تفسیر آیه سازگار است.
     زیرا «بقیه» به معناى باقى مانده است و مراد از آن



     سودى است که به فروشنده مى‏رسد، یعنى آن چه بعد از پایان معامله برایش باقى مى‏ماند و آن را در در راه حوائج خود خرج مى‏کند. و مراد آیه این است که سودى که از طرف خدا براى شما باقى مانده و خدا از طریق فطرت خودتان شما را بدان راهنمایى کرده، اگر مؤمن باشید، براى شما بهتر از مالى است که از راه کم‏فروشى و کم کردن پیمانه و ترازو تصاحب مى‏کنید.
    تفسیر نمونه، با عبارت گویاترى «بقیةاللَّه» را چنین معنا کرده است:
    هر موجود نافعى از طرف خداوند که براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، «بقیةاللَّه» محسوب مى‏شود.
    [1] از این رو، امام زمان(علیه‏السلام) که وجود شریفشان مایه بیشترین خیر و برکت براى جامعه بشرى است، یکى از بهترین مصادیق این آیه مبارکه است. به قول یکى از قرآن‏پژوهان معاصر، از آن جا که آیه‏هاى قرآن داراى مفاهیم جامع هستند و در عصرهاى بعد مى‏توانند بر مصداق‏هاى کلى‏تر و وسیع‏تر تطابق داشته باشند، این آیه با امام زمان (عج) که روشن‏ترین مصداق، «بقیةاللَّه» است، مطابقت مى‏کند.
    براى کاملتر شدن پاسخ، خوب است به نظر یکى از دانشمندان اهل سنت نیز توجه نمایید. شبلنجى دانشمند شافعى، روایتى را نقل کرده‏اند که «هنگامى که (مهدى) قیام کند، بر کعبه تکیه زند و 313 تن از پیروانش نزد او گرد آیند. پس اولین چیزى که مى‏گوید، این آیه است: «بقیةاللَّه خیر لکم ان کنتم مؤمنین». سپس مى‏فرماید: منم «بقیةاللَّه» و خلیفه او و حجت خدا بر شما. پس از آن، کسى بر آن حضرت سلام نمى‏کند، مگر این که مى‏گوید: «السلام علیک یا بقیة اللَّه فى ارضه»؛ سلام بر تو اى باقى گذارده خدا در زمینش.[2]
    بنابراین، گر چه مفاد این آیه، از سخنان حضرت شعیب(علیه‏السلام) خطاب به قوم خود است، اما مصداق اکمل آن، وجود شریف حضرت صاحب الامر(عج) است.

    ------------ --------- --------- ----
    پى نوشت:
    [1]. تفسیر نمونه، ج 9، ص 204.
    [2]. ملامحسن فیض کاشانى، تفسیر صافى، ج 2، ص 468.



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    <      1   2   3   4   5   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • سال نو مبارک
    ادعایی بزرگ
    این است زندگی مقام معظم رهبری
    ازدواج حضرت علی ع و حضرت فاطمه س
    چرا به دنیا آمده ایم؟!!!
    [عناوین آرشیوشده]