اگر خوب جستجو کنیم ، می یابیم که رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نه تنها مشخصات سجده گاه را برایمان تبیین نموده اند ، بلکه به هنگام عمل ، خود نیز آنرا به کار بسته اند و طریقه صحیح سجده کردن را به اصحاب خویش آموخته اند.
به عنوان نمونه ، وائل ( که یکی از صحابه است ) ، نقل می کند که پیامبر را دیدم ، در حالیکه پیشانی و بینی مبارک خویش را به هنگام سجده بر روی زمین گذارده است(4)
ابو هریره و ابی سعید خدری نیز در روایاتی جداگانه می گویند که بر اثر بارش باران ، خاک زمین تر شده بود ، اما با این حال رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر روی زمین سجده نمود و ما خود اثر آنرا را بر پیشانی آن بزرگوار مشاهده کردیم (5).
عائشه می گوید که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) هیچگاه به هنگام سجده پیشانی خویش را با چیزی نمی پوشاند (6) و یا بر طبق حدیثی دیگر ، آن حضرت حتی اجازه نمی داد تا عمامه او نیز به هنگام سجده پیشانی او را بپوشاند و مانع تماس آن با سجده گاهش گردد (7).
از این دسته از روایات به خوبی روشن می شود که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) حتی در شرایط غیر طبیعی نظیر بارش باران ، باز نیز بر روی آنها سجده می نمود .
پیامبر و سجده گاهی غیر از زمین :
دقت در سیره رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) این مطلب را نیز برای ما روشن می سازد که علاوه بر زمین که سجده نمودن بر روی آن مجاز است ، بر روی گیاهانی که از زمین می رویند و برای خوراک و پوشاک مصرف نمی گردند نیز می توان سجده نمود ، چرا که آن حضرت بعضی اوقات نیز بر روی اجزای برخی گیاهان سجده می نمود .
ابو سعید خدری نقل می کند که روزی بر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) وارد شدم و آن حضرت را در حالی یافتم که روی حصیری نماز می خواند و به روی آن مشغول سجده بود .(8)
انس بن مالک نیز در چندین حدیث نقل می نماید که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) بر روی حصیر نماز می خواندند . به عنوان نمونه ، انس می گوید که روزی رسول خدا برای صرف غذا دعوت شده بودند . پس از صرف غذا فرمودند : برخیزید تا به همراه شما نماز بخوانم . ما حصیری را تمیز نمودیم و آن حضرت بر روی آن قرار گرفتند و مشغول نماز شدند و ما نیز به همراه آن بزرگوار به نماز ایستادیم . (9)
یکی دیگر از چیزهائی که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر روی آن به نماز می ایستادند و به هنگام سجده پیشانی مبارک خویش را بر آن می نهادند ، " خمره " نام دارد . خمره ، سجاده کوچکی است که از شاخه درخت خرما یا بقیه گیاهان تهیه می شود و به هنگام سجده صورت را بر روی آن می گذارند (10) . ابن عباس ، ابن عمر و همچنین ام سلمه ، میمونه و عائشه که از زنان پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) بودند ، در روایتهائی مجزا نقل می کنند که آن حضرت بر روی خمره نماز می گزاردد (15) و برخی اوقات شخصی را امر می نمود تا برای آن حضرت خمره ای از مسجد بیاورد تا روی آن به نماز بایستد .(11)
بنا بر این ، مشخص گشت که رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر روی خاک و سنگریزه و یا اجزائی از گیاهان که مصرف خوراکی و یا پوشاکی ندارند ، سجده می نمودند .
سجده گاه صحابه :
این سیره و عملکرد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به قدری آشکار و روشن بود که اصحاب نیز آنرا به وضوح دریافته بودند و آنان نیز سجده گاه خویش را زمین و یا برخی اجزاء گیاهان قرار می دادند و از سجده بر چیزهای دیگر اجتناب می نمودند . به عنوان نمونه ، جابر بن عبدالله انصاری نقل می کند که ظهر هنگامی ، به همراه پیامبر مشغول نماز بودم و هوا بسیار گرم بود . من مشتی از سنگ ریزه ها را برداشتم و آنرا در کف دست خویش گرفتم و سپس آنها را به دست دیگر خود ریختم تا اینکه خنک شد . سپس بر روی آن سجده نمودم . (12)
بیهقی که خود از علمای بزرگ اهل تسنن است ، پس از ذکر این حدیث ، نقل می کند : اگر سجده کردن بر لباس جایز بود ، قطعا سجده نمودن بر آن آسان تر از خنک نمودن سنگ ریزه ها و سجده بر آنها بود . . . (13)
لذا این روایت و نظایر آن به روشنی مشخص می کند که سجده بر لباس و . . . در حالت عادی جایز نخواهد بود .
آنچه ذکر شد ، تنها مقداری مختصر و اندک از روایات فراوانی است که در خصوص سیره رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در انتخاب محل سجده ذکر شده است .
بر این اساس ، مشخص می گردد که حتی بر طبق کتب معتبر اهل تسنن و روایات متعددی که راویان مختلف از سیره و سنت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل نموده اند ، نظر و عملکرد شیعه نه تنها کاملا منطبق بر سنت نبوی است ، بلکه شیعیان رعایت برتری و فضیلت را نیز می نمایند و سعی می کنند تا بر روی خاک سجده کنند . اما متأسفانه عمده فرق اسلامی و برادران اهل تسنن ما ، نسبت به این سنت مهم رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) کم توجه عمل می نمایند .
حکمت سجودی این گونه . . . :
در کنار تمامی این مسائل ، باز نیز ائمه اطهار ( علیهم السلام) ذهن پرسشگر ما را به حال خویش رها ننمودند و گوشه ای از حکمت برگزیده شدن خاک و اجزاء غیر خوراکی و پوشاکی گیاهان برای سجده را برایمان بیان نمودند .
هنگامی که امام صادق ( علیه السلام ) حکم سجده گاه را برای هشام بن حکم بیان نمودند ، هشام از علت آن پرسید . حضرت در پاسخ فرمود : زیرا سجود ، خضوع در برابر خداوند است ، پس نمی شود بر آنچه که خورده می شود و یا پوشیده می گردد سجده نمود ، چرا که دنیازدگان بنده خوراک و پوشاک خویشند ، اما شخصی که سجده می کند ، به هنگام سجود در حال عبادت خداوند است ، پس نباید پیشانی خویش را به هنگام سجده بر معبود اهل دنیا بگذارد ( که بوسیله آن فریفته شده اند ) و سجده نمودن بر زمین برتر است ، چرا که در آن تواضع و خضوع به درگاه الهی بیشتر است . (14) "
تربتی مقدس ، سجده گاهی برتر :
پس همانگونه که مشخص شد ، بر اساس سنت پیامبر، در کنار اجزاء غیر خوراکی و پوشاکی گیاهان ، خاک برترین سجده گاه است و تمامی ما می توانیم خاک هر سرزمینی را برای سجده نمودن انتخاب کنیم . ولی ائمه ما حتی مقدس ترین خاکها را نیز به ما معرفی کردند تا بتوانیم برای سجده خویش آنها را برگزینیم . تمامی مردم جهان می دانند که زمین و خاک سرزمینهای گوناگون ارزشهای متفاوتی دارند و حتی از نظر مادی نیز دارای ارزش یکسانی نیستند . دین ما نیز به ما می آموزد که برخی سرزمینها از منظر معنوی جایگاه به خصوصی دارند و از اهمیت و ارزش بیشتری برخوردارند . پس به نظر می رسد که برای نزدیکی بیشتر به پروردگارمان می توانیم خاکی با قداست بیشتر را برای سجده نمودن خویش برگزینیم . اما کدام خاک ؟ شیعه به پیروی از ائمه خویش سعی می کند تا خاکی را برای سجده خود برگزیند که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) آنرا مورد تکریم و احترام ویژه خویش قرار می داد ، آنرا می بوئید و می بوسید و از آن محافظت می نمود (15). بر اساس روایات معتبری که تمامی مسلمین ( اعم از شیعه و سنی) آنها را نقل نموده اند ، تربت امام حسین ( علیه السلام ) حتی متجاوز از 50 سال پیش از وقوع حادثه کربلا و شهادت آن حضرت ، در نزد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از کرامت و قداست ویژه ای برخوردار بود و آن حضرت حرمت مخصوصی را برای آن قائل بودند . تا جائی که بنابر نقل کتب معتبر اهل تسنن ، ملائکه الهی به امر پروردگار مقداری از این تربت مقدس را برای پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) آوردند و به آن حضرت تقدیم داشتند . (16)
پس چه نیکوست که ما نیز به دنبال آن حضرت ، سجده گاه خویش را از تربت امام حسین (علیه السلام) برگزینیم و با سجده بر تربت کسی که تمام هستی خود را در راه محبوب خویش فدا نمود ، به پروردگارمان تقرب جوئیم .
پی نوشتها: در ادامه.....................
سوال من این است که چرا از مهر برای خواندن نماز و سجده استفاده می کنیم؟ می دانم که بدون مهر نماز خواندن یک بدعت است ولی می خواستم به صورت روایی یا جواب عقلانی خوب بدانم. با تشکر در پناه حضرت .
همانگونه که می دانی ، سجده نه تنها بخشی از اجزاء عباداتی نظیر نماز است ، بلکه خود نیز به تنهائی عبادتی بلند مرتبه محسوب می شود و حتی در هنگام قرائت برخی از آیات قرآن کریم نیز به جای آوردن آن واجب می گردد . حتی بر اساس تعالیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) ، سجده نزدیک ترین حالت بنده به پروردگار به شمار می آید(1) . لذا با توجه به جایگاه رفیعی که سجده از آن برخوردار است ، به جای آوردن صحیح آن برای تک تک مسلمین اهمیتی ویژه پیدا می کند . در این میان یکی از مسائل عمده ای که در بجای آوردن صحیح سجده وجود دارد ، محلی است که می توانیم بر روی آن سجده کنیم . از این رو و با توجه به اینکه ما نمی توانیم بوسیله عقل خویش شیوه بجای آوردن درست سجده را بیابیم ، باید کوشش کنیم تا با مراجعه به شریعت ، دریابیم که خداوند طریقه صحیح آنرا چگونه به ما می آموزد .
شیعه و سجده :
اگر به آموزه های ائمه اطهار ( علیهم السلام ) مراجعه نمائیم ، اهل بیت ( علیهم السلام ) برای ما مشخص می سازند که در شرایط عادی و در غیر حالت اضطرار ، باید بر روی زمین و اجزای آن و یا آنچه که از آن می روید ( به استثنای خوراکیها و چیزهائی که برای تهیه لباس بکار می روند ) سجده کنیم (2). لذا ما می توانیم بر روی هرچیز که از اجزای زمین محسوب شود ، نظیر خاک ، سنگ ، شن و . . . و یا آنچه که از گیاهان به حساب می آیند ، ( غیر از خوراکیها و چیزهائی که برای تهیه لباس بکار می روند) همانند چوب و برگ درختان سجده نمائیم . اما در میان این طیف وسیعی که می توانیم آنها را سجده گاه خویش قرار دهیم ، سجده نمودن بر خاک از فضیلت بیشتری برخوردار است و اهل بیت ( علیهم السلام ) به ما توصیه نموده اند تا جائی که برایمان ممکن است ، بر روی خاک سجده کنیم . بر این اساس و با توجه به شرایط زندگی امروزی که همیشه انسان به خاک تمیز و پاکیزه دسترسی ندارد ، شیعیان خاک را به صورت مهر در می آورند تا ضمن آنکه بتوانند آنرا به راحتی و در همه جا همراه خویش داشته باشند ، نسبت به پاکیزه بودن آن نیز اطمینان پیدا کنند .
آگاهی از سنت پیامبر :
در نزد شیعه ، ائمه اطهار ( علیهم السلام ) برترین ، مطمئن ترین و موثق ترین حاملان احادیث و سنت نبوی به شمار می آیند و همانگونه که خود در احادیث مکرر، بیان می کنند ، تمامی آنچه را که به ما می آموزند از طریق رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) تعلیم گرفته اند . حتی این عقیده ، اعتقادی منحصر به شیعه نیز نیست و بسیاری از بزرگان اهل تسنن نیز ائمه اطهار ( علیهم السلام ) را به عنوان راویان موثق احادیث رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) محسوب می کنند و احادیث متعددی از پیامبر را از آن بزرگواران نقل می نمایند . بنابر این همین که آنان حکم سجده برای ما این گونه بیان می دارند ، برایمان کافی است و مطمئن می گردیم که قطعا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز همین گونه عمل می نمودند .
اما خوشبختانه این سنت نبوی و مشخصات سجده گاه رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ، تنها از طریق ائمه برای ما تبیین نگردیده است ، بلکه راویان متعددی از میان صحابه و تابعین ، روایات فراوانی را نقل می کنند که به روشنی سنت پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را برای ما آشکار می سازد . ویژگی بارز این روایات آنست که تمامی مسلمین آنها را پذیرفته اند و علاوه بر کتب شیعیان ، در مهمترین کتب اهل تسنن ( نظیر صحاح سته و . . . ) نیز نقل گشته و مورد پذیرش بزرگان اهل سنت نیز قرار گرفته است . برای آنکه بتوانیم در کنار برادران اهل تسنن خویش جوانب مختلف این مطلب را بیشتر روشن سازیم و سنت راستین رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را به دور از تعصب و غرض ورزی درک کنیم ، در این نامه به بررسی مختصر برخی از آنها که در معتبرترین کتب اهل تسنن پس از قرآن کریم نقل گشته است ، خواهیم پرداخت .
سجده گاه پیامبر :
بر اساس حدیث بسیار مشهوری که معتبرترین منابع فقهی شیعه و سنی و کتب فراوانی در میان مسلمین آنرا نقل نموده اند، ....
ادامه دارد......
«شیعه یعنی ...»
همه ما کمابیش در زندگی روزمره یمان با افرادی مواجه شده ایم که خود را منتسب به اهل بیت (علیهم السلام) و از شیعیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) میدانند. حقیقت آنست که میدان برای ادعا وسیع است، اما به راستی ملاک تشخیص شیعه راستین از مدعیان دروغین چیست؟ این موضوع، حقیقت مهمی است که اهل بیت (علیهم السلام) بارها و بارها از آن سخن به میان آورده اند و خصوصیات و ویژگیهای شیعیان حقیقی را به ما آموخته اند.
به عنوان نمونه، امام حسن عسکرى (علیه السلام) در کلام خویش به یکی از خصوصیات مهم شیعیان اشاره نموده و میفرماید: "آشناترین مردم به حقوق برادرانش و کوشاترین ایشان به اداى آن حقوق، از بالاترین قدر و مرتبه نزد خداوند برخوردار است. هر که در دنیا براى برادران خود تواضع کند، او نزد خداوند از جمله صدیقان و از شیعیان على (علیه السلام) خواهد بود."
سپس امام عسکری (علیه السلام) به سیره امیر المؤمنین(علیه السلام) در این خصوص اشاره کرده و میفرماید: "روزى پدر و پسرى از یاران مؤمن أمیر المؤمنین (علیه السلام) نزد او آمدند. آن حضرتدر حضور آن دو برخاسته و ضمن احترام و اکرام از ایشان، آن دو را در صدر مجلس نشاند و خود کنار آن دو نشست. سپس فرمود تا غذا بیاورند.
وقتی غذا خوردند، قنبر (خدمتگزار امام) یک طشت به همراه پارچى چوبى پر از آب و یک حوله براى خشک کردن آورد تا میهمانان دستان خود را بشویند. هنگامی که قنبر خواست از آن پارچ آب بر روى دستان آن مرد بریزد، امیرالمؤمنین (علیه السلام) از جا برخاسته و پارچ را گرفت تا خود بر دستان آن دوست آب بریزد. با دیدن این صحنه آن مرد خجالت زده گفت: اى أمیر المؤمنین، خدا مرا مىبیند و شما بر دستان من آب مىریزید؟! حضرت فرمود: بنشین و دستانت را بشوى. زیرا خداوند عزوجل تو را مىبیند در حالى که برادرى به تو خدمت مىکند و خداوند به واسطه این خدمت؛ خادمان او را در بهشت مساوى با ده برابر عدد مردم دنیا و بر همان حساب در نفرات مناطق و ممالکى که در آنجاست قرار دهد.
پس آن مرد نشست و امیر المؤمنین علی (علیه السلام) بدو فرمود: تو را قسم میدهم و از تو مىخواهم دستان خود را همان گونه بشویى که انگار قنبر بر دستان تو آب مىریزد! آن مرد نیز همان کار را انجام داد. پس از اتمام کار، آن حضرت پارچ را به محمد حنفیه (فرزند خویش) داده و فرمود: اى فرزندم، اگر فرزند این مرد به تنهایى نزد من بود، باز هم من روى دستش آب مىریختم. ولى خداوند امتناع دارد از اینکه میان پسر و پدر - وقتى هر دو در یک مجلس بودند- مساوى رفتار شود. از این رو پدر بر روى دستان پدر آب مىریزد و پسر برروی دستان پسر. پس محمد بن حنفیه بر دستان پسر آب ریخت."
سپس امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرمود: "پس هر که در این خصلت (تواضع) از امیرالمؤمنین على (علیه السلام) تبعیت و پیروى نماید، او یک شیعه حقیقى است."
(برگرفته از کتاب "الإحتجاج على أهل اللجاج"(1)، تالیف: احمد بن على طبرسى (با اندکی تلخیص و تصرف))
سال نو مبارک
به امید ظهور امام زمان حضرت مهدی موعود (عج) دراین سال
شاید یکی از پراختلافترین مسایل تاریخ زندگانی پیغمبر اسلام اختلاف موجود در تاریخ ولادت آن بزرگوار باشد که اگر کسی بخواهد همه اقوال را در این باره جمعآوری کند به بیش از بیست قول میرسد.
عموم سیره نویسان اتفاق دارند که،تولد پیامبر گرامی در عام الفیل،در سال 570 میلادی بوده است.زیرا آن حضرت به طور قطع،در سال 632 میلادی درگذشته است،و سن مبارک او 62 تا 63 بوده است.بنابراین،ولادت او در حدود 570 میلادی خواهد بود.اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر،در ماه«ربیع الاول»بوده،ولی در روز تولد او اختلاف دارند.معروف میان محدثان شیعه اینست که آن حضرت،در هفدهم ماه ربیع الاول،روز جمعه،پس از طلوع فجر چشم به دنیا گشود،و مشهور میان اهل تسنن اینست که ولادت آن حضرت،در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است. (1)
از این دو قول کدام صحیح است؟
بسیاری جای تاسف است که روز میلاد و وفات رهبر عالیقدر اسلام،بلکه موالید و وفیات بیشتر پیشوایان مذهبی ما،به طور تحقیق معین نیست.این ابهام سبب شده که بسیاری از روزهای جشن و سوگواری ما از نظر تاریخ قطعی نباشد،در صورتی که دانشمندان اسلام،نوعا وقایع و حوادثی را که در طی قرون اسلامی رخ داده است،با نظم مخصوصی ضبط کردهاند،ولی معلوم نیست چه عواملیدر کار بوده که میلاد و وفات بسیاری از آنها به طور دقیق ضبط نگردیده است.
فراموش نمیکنم هنگامی که دست تقدیر،نگارنده را به سوی یکی از شهرهای مرزی«کردستان»ایران کشانیده بود،یکی از دانشمندان آن محل این موضوع را با من در میان گذارد و بیش از حد اظهار تاسف نمود و از سهل انگاری نویسندگان اسلامی بسیار تعجب میکرد،و میافزود:چطور آنان در یک چنین موضوع اختلاف نظر دارند. نگارنده به او گفت:این موضوع تا حدودی قابل حل است.اگر شما بخواهید بیوگرافی و شرح حال یکی از دانشمندان این شهر را بررسی کنید و فرض کنیم که این دانشمند پس از خود اولاد و کسان زیادی از خود به یادگار گذارده باشد،آیا به خود اجازه میدهید که با بودن فرزندان مطلع،و فامیل بزرگ آن شخص،که از خصوصیات زندگانی او طبعا آگاهند،بروید شرح زندگانی او را از اجانب و بیگانگان،یا از دوستان و علاقمندان آن شخص درخواست کنید؟بطور مسلم وجدان شما چنین کار را اجازه نمیدهد.
رسول گرامی از میان مردم رفت،و فامیل و فرزندانی از خود به یادگار گذارد، بستگان و کسان آن حضرت میگویند:اگر رسول خدا پدر ارجمند ماست،و ما در خانه او بزرگ و در دامن مهر او پرورش یافتهایم،بزرگ خاندان ما،در فلان روز به دنیا آمده و در فلان ساعت معین،چشم از جهان بربسته است.آیا با این وضع جا دارد که قول فرزندان او را نادیده گرفته و نظر دور افتادگان و همسایگان را بر قول آنان ترجیح دهیم؟! دانشمند مزبور،پس از شنیدن سخنان نگارنده سر به زیر افکند،و سپس گفت:گفتار شما مضمون مثل معروف است که:«اهل البیت ادری بما فی البیت»و من نیز تصور میکنم که قول امامیه،در خصوصیات زندگی آن حضرت که ماخوذ از اولاد و فرزندان و نزدیکان اوست،به حقیقت نزدیکتر باشد.سپس دامنه سخن به جاهای دیگر کشیده شد که فعلا جای بازگوئی آنها نیست.
-----------------------
1. «کافی»،ج 1/439.