سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی خدا را جُستم و آن را در دشمنی با معصیت کاران یافتم . [امام صادق علیه السلام]
کل بازدیدها:----198892---
بازدید امروز: ----50-----
بازدید دیروز: ----19-----
منتظر ظهور

 
نویسنده: روح الله خراسانی کیا
دوشنبه 86/10/24 ساعت 12:3 عصر

قاسم بن حسن (ع)- ?

نوجوان شهید عاشورا در رکاب سیدالشهدا(ع)، فرزند گرامی امام حسن مجتبی(ع). وی صاحب همانسخن معروف اَحلی منَ العسل در شب عاشوراست که مرگ را شیرین تر از عسل م ی دانست . روز عاشورا سن او به بلوغ نرسیده بود. برای میدان رفتن از امام خویش اجازه خواست. اباعبدالله(ع) چون نگاه به او افکند، وی را به آغوش کشید و گریست، آنگاه اجازه داد. قاسم، خوش سیما بود. سوار بر اسب شدو عازم میدان گشت. رجزی که می خواند، در معرفی خود و مظلومیت حسین(ع) بود.

در جنگی دلاورانه به شهادت رسید. هنگامی که بر زمین افتاد، عمویش اباعبدالله(ع) خود را به بالین او رساند ولی او در حال جان دادن بود. پیکر او را آورد و کنار شهدای اهل بیت قرار داد . در زیارت ناحیه مقدسه که از زبان امام زمان(ع) است، نام او همراه با سلام حضرت مهدی بر او بیان شده و به کیفیت رفتن سیدالشهدا(ع) به بالین او در حال جان دادنش و نفرین قاتلان قاسم و دشواری این لحظه که او عمو را به فریادرسی بخواند و او نتواند یار یاش کند اشاره شده است.تلنگر - ?سیمای حسن در کربلای حسینمی گن شب عاشورا امام حسین(ع) همه را توی خیمه جمع کرد. چند بار اصرار کرد که همه بروند.به نظرم معنی اش این بود که شماها کار خودتون رو کردید اگر امر به معروف و نهی از منکر بود که انجام شد از اینجا به بعد مسأله چیز دیگری است. اما یاران باقی ماندن و نشون دادند تا کجا وفادارند.امام(ع) حرف هایی زد که حرف معمولی نبود قابل درک برای همه نبود. به همه گفت که کجا و چه جوری کشته می شوند اونها هم سراپا گوش بودند اما یک نوجوان انتهای مجلس نشسته بود که دل تو دلش نبود هی این پا و اون پا می شد. امام(ع) همه را نام برد اما اسم او را نگفت نوجوان دلش داشت می ترکید چرا اسم منو نمی برند. کوچکم که باشم خون که دارم. دیگه نتونست طاقت بیاره یک دفعه  صدا زد عموجان آیا من هم ....؟امام(ع) نگاهی به او انداخت گویا نمی خواست از کشته شدن پسر برادرش حرف بزند . مجبور شد سؤال کنه؟ پرسید مرگ را چگونه می بینی و نوجوان یکی از زیباترین تعریف ها را برای مرگ ارائ ه کرد که مرگ برای من از عسل شیری نتر است.خدایا اینها چه ادبی دارند چه جوری با هم حرف می زنند عمو هوای برادر زاده اش دارد و نمی خواهد از مرگ او حرف بزند. برادرزاده آنقدر ادب داره که می خواهد یه جورایی به عمو دلداری بدهد که عمو تو ناراحت نباش مرگ برای من از عسل هم شیرین تره ... من در این وسط خجالت زده ام. از همه چیز از اینکه در مقابل اونهمه ادب و احترام پس چرا اینقدر من از ادب دورم. مرگ برای من چه جوریه، من تو دنیایی زندگی می کنم که همه از مرگ می گریزند، یاد مرگسیاهی و تباهی می آره اصلاً نباید جلوی دیگران حرفش را هم زد. کام همه را تلخ می کند، اونقدر تلخ که هیچ کس تحملش رو نداره حتی خودم.

 ********

قاسم صدا زد عمو جان .... و عمو به طرف او رفت، وقتی رسید دیگر برای قاسم نمی توانست کاریبکند، و جهان شرمنده حسین(ع) شد.ای فرزند امام حسن مجتبی (ع) ای بوی حسن (ع) در کربلای حسین (ع)، ای سیمای حسن (ع) در کربلای حسین(ع) نگاهی، توجهی به سوی ما کن



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: روح الله خراسانی کیا
    دوشنبه 86/10/24 ساعت 11:26 صبح

     

     

    السلام علیک با اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک

     

    مقصود امام حسین(ع) از این جمله «من براى امر به معروف و نهى از منکر قیام کردم» چیست؟

    ---------------------------------------

    این سخن، جایگاه اساسى و اصلى امر به معروف و نهى از منکر را نشان مى‏دهد. امام حسین(ع) با این عبارت، مى‏خواهند نقش محورى امر به معروف و نهى از منکر را نشان دهند؛ به گونه‏اى که هدف نهایى قیام خویش را تحقق این امر مى‏دانند. اگر توجهى به جایگاه اصیل امر به معروف و نهى از منکر شود،

    مقصود حضرت از این سخن روشن‏تر خواهد شد. اصل «امر به معروف و نهى از منکر» در تمامى ادیان ابراهیمى مطرح و وظیفه تمامى پیامبران، رسولان، ائمه(ع) و مؤمنان مى‏باشد. این مسأله یک وظیفه شرعى و فقهى صرف نیست؛ بلکه ملاک، معیار و در واقع علت فرستادن رسولان الهى است؛ زیرا عالم مادى، عالم اختلاط خوبى‏ها و بدى‏ها، حق و باطل، خوش‏آیندها و بدآیندها، ظلمت و نور، فضایل و رذایل است و این امور گاهى چنان درهم تنیده مى‏شوند که شناخت آنها و سپس تأسى و عمل به آن، دشوار مى‏گردد. ادیان الهى با شناساندن معروف و منکر و در واقع خوب و بد، حق و باطل، ظلمت و نور، فضایل و رذایل به انسان‏ها و به دنبال آن دستور به انجام معروف‏ها و بازداشتن از منکرها، هدایت الهى را به آدمى مى‏آموزند و او را به صراط مستقیم رهنمون مى‏شوند.

     رسول خدا(ص) درباره اهمیت و جایگاه ویژه امر به معروف و نهى از منکر مى‏فرماید: «کسى که امر به معروف و نهى از منکر کند، جانشین خدا در روى زمین و جانشین کتاب خدا و جانشین رسول خداست».میزان الحکمة، ج 3، ص 80.    و حضرت على(ع) فرموده‏اند: «قوام شریعت [دین‏] امر به معروف و نهى از منکر است».غرر الحکم، ج 2، ص 400.

    قرآن کریم ویژگى «امر به معروف و نهى از منکر» را در مؤمنان، بر اقامه نماز و دادن زکات و اطاعت از خدا و رسولش مقدم مى‏دارد.نگا: توبه، آیه 7.  

     امام باقر(ع) نیز در حدیثى مى‏فرماید: «امر به معروف و نهى از منکر راه پیامبران است. برنامه افراد صالح و شایسته است. واجبى است که سایر واجبات در گرو آن اقامه مى‏شوند. امنیت راه‏ها در سایه آن حاصل مى‏شود. حلیت کسب‏ها به سبب آن است. در سایه امر به معروف و نهى از منکر است که دشمنان را به رعایت انصاف وادار مى‏سازد، ... کارها در سایه امر به معروف و نهى از منکر به سامان مى‏رسد»  بنابراین، اصل امر به معروف و نهى از منکر مخصوص امام حسین(ع) نیست؛ بلکه وظیفه تمامى پیامبران، رسولان، امامان، صالحان و مؤمنان مى‏باشد. اما از آنجا که معروف و منکر در زمان سیدالشهداء(ع) بشدت مختلط گردیده و از سوى دیگر منکر در تمامى ابعاد، رایج شده بود و معروف در تمام ساحت‏هایش متروک مانده بود و این وضعیت منجر به خاموشى دین اسلام و فراموشى سنت نبوى و علوى گشته بود؛ اباعبدالله(ع)، اعتراض به وضع موجود و احیاى سیره رسول خدا(ص) و دین اسلام و دفاع از آن را تنها در سایه امر به معروف و نهى از منکر محقق مى‏دانست. به همین دلیل آن حضرت هدف از قیام خویش را اصلاح جامعه به وسیله امر به معروف و نهى از منکر بیان مى‏کرد: «انى لم اخرج اشرا و لابطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى(ص) ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر». بحارالانوار، ج 44، باب 37، ح

  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: روح الله خراسانی کیا
    دوشنبه 86/10/24 ساعت 11:21 صبح

     

     

     

     

    کشتى نوح در کربلا

     

    در طوفان جهانى حضرت نوح علیه السلام ، کشتى نوح در همه زمین ( که بصورت دریا درآمده بود) گشت تا رسید به سرزمین کربلا، حضرت نوح احساس کرد، کشتى درمانده و زمین آن را مى کشد، حضرت نوح به گمان غرق کشتى ترسید، و جریان را به خدا عرضه داشت ، جبرئیل بر او نازل شد و گفت : در این سرزمین حضرت امام حسین علیه السلام سبط حضرت محمّد خاتم پیامبران (ص ) و فرزند حضرت على خاتم اوصیاء علیه السلام را مى کشند.
    حضرت نوح عرض کرد، قاتل او کیست ؟ جبرئیل گفت : قاتل او کسى است که اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت مى کنند، حضرت نوح علیه السلام چهار بار بر قاتل امام حسین علیه السلام لعنت گفت ، آنگاه کشتى به حرکت در آمد، و سرانجام در کوه جودى (در ناحیه شام ) مستقر شد.

    بحار الانوار ج 4 ص 243.
    داستانهایى از زمین کربلا

    مرور سلمان (ره ) به کربلا

    روایت شده است ، وقتى که جناب سلمان (ره ) از جانب امیرالمؤمنین علیه السلام به حکومت مداین مأ مور گردید، و عازم مدائن شد، آن عالى مقام با کاروانى همراه شد، و به درازگوشى سوار شده بود به منزل مى رفتند.
    و قانون آن جناب بود که یک فرسخ راه را سوار الاغ میشد، و یک فرسخ راه را پیاده مى رفت تا آن حیوان هم ناراحت نشود، و در میان اهل قافله قانونِ مراعات احوال حیوانِ مرکوب آن جناب معروف و معلوم شده بود.
    در منزلى از منازل که نوبت سوارى الاغ بود، آنجناب سوار شده و به قدر نیم فرسخ سوار بود، که ناگاه اهل قافله دیدند، آن جناب بى اختیار از الاغ مرکوب خود پیاده شد، و بى اختیار خود را به زمین انداخت و زمین را به آغوش کشید، و مانند ابر بهارى زار زار میگریست ، اهل قافله متعجب شدند وبه سوى ایشان متو جّه شدند.
    ناگاه دیدند بعد از زمانى از آن زمین گریان و نالان برخاست وچند قدم راه رفت ، باز خود را به زمین افکند، صداى گریه و ناله بلند کرد، زمانى با شدّت گریست ، بعد از آن قدرى رفته باز خود را به زمین افکند، با شدّت تمام صیحه و ضجّه زده ، مانند زن ثلکى مى گریست و مى نالید تا این که براى اهل قافله معلوم شد که آن زمین ،زمین کربلا است .

    کشکول النور: ج 1 ص 282.
    داستانهایى از زمین کربلا

     



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: روح الله خراسانی کیا
    سه شنبه 86/9/27 ساعت 9:38 صبح

    شهادت حضرت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد

    بیشترین روایات و اخباری که در زمینه معارف دینی و اسلامی به ما رسیده است، از جانب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده است زیرا در دوره آن امامان بزرگ فرصتی مناسب فراهم گشت تا آنان بتوانند ظرائف و نکات دقیق دینی را برای هدایت بشریت ارائه نمایند از جمله اموری که در سخنان و گفتار امام باقر علیه السلام به طور کامل مورد تبیین قرار گرفته است، مساله مهدویت میباشد که به جلوههایی از آن اشاره مینماییم:

     

    تسلط کامل حضرت مهدی (عج) بر عالم

    بی شک نمیتوان حکومت مهدوی را محدود در یک گوشه خاص جهان نمود و حضرت مهدی ارواحنا فداه را به یک نژاد خاص مربوط کرد بلکه آن حضرت متعلق به تمام عالم میباشد و دولت و حکومت وی بر تمام جهان میباشد چنان چه قرآن کریم سیطره آن حضرت را بر تمامی زمین میداند و میفرماید: "ان الارض یرثها عبادی الصالحون"(1)؛ زمین را بندگان شایسته به ارث خواهند برد که امام باقر علیهالسلام در ذیل این آیه میفرمایند: «این افراد (صالحون) همان یاران مهدی(عج) در آخرالزمان خواهند بود.» (2)

    و در جای دیگر فرمودند: گویا یاران حضرت مهدی را میبینم که بر خاور و باختر گیتی مسلط شدهاند و هیچ چیز در عالم نیست مگر آن که از آنان فرمان میبرد."(3)

     

    ایجاد اقتصادی سالم و مفید در جامعه بشری

    عدم برنامهریزی صحیح، ویژهخواری، تبعیض و ... از اموراتی هستند که زندگی رفاهی و معیشتی دنیا را فلج میکند و راه یک زندگی متعادل و سعادتمندانه را برای تک تک افراد از میان برمیدارد. به طور حتم اگر منابع و ثروتهای خدادادی با یک برنامهریزی صحیح و همچنین مدیریتی متعهد و کارآمد در کلیه جوامع تقسیم گردد شاهد اقتصادی با برکت و با بازدهی کلان خواهیم بود و این رویه در حکومت حضرت مهدی(عج) به طور کامل محقق خواهد شد. در آن دولت کریمه، هر نیازمندی به آمال و حوائج خود خواهد رسید و آن حضرت چنان بذل و بخشش به افراد جامعه مینماید که حتی پیامبران گذشته چنین کاری را نکردهاند و کار به جایی میرسد که دیگر کسی یافت نمیشود که بتوان به او کمک کرد و همه مردم به تمکن مادی و اقتصادی سرشاری دست خواهند یافت.

    امام باقر علیه السلام در این باره چنین فرمودند: «حضرت مهدی(عج) در سال دو بار به مردم مال میبخشد و در ماه دو بار امور معیشت به آنها میدهند. تا نیازمندی به زکات باقی نماند . صاحبان زکات زکات خود را نزد فقراء میآورند ولی آنها نمیپذیرند. پس آنها زکات خویش را در کیسههایی قرار میدهند و در اطراف خانهها میگردند تا محتاجی پیدا کنند ولی مردم بیرون میآیند و میگویند: ما احتیاج به پول شما نداریم. سپس آن حضرت چنان دست به بخشش اموال میزند به طوری که تا آن روز کسی این چنین بخشش اموال نکرده باشد.» (4)

    آن حضرت در جایی دیگر در مورد بهبود وضع معیشتی اجتماع و مردم چنین میفرمایند: «همه اموال جهان در نزد مهدی (عج) گرد میآید آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین است آن گاه مهدی (عج) به مردم میگوید: بیایید و این اموال را بگیرید اینها همان چیزهایی است که برای به دست آوردن آنها قطع رحم کردید و خویشان خود را رنجانیدید خونهای به ناحق ریختید و مرتکب گناهانی شدید.» (5)

     

    رشد عقلی و تکامل معرفتی بشریت

    یکی از آرمانهای عظیم انبیاء الهی گسترش علم و معرفت در میان مردم بوده است، عقلانیتی که در پرتو آن بتوان به سعادت و پیشرفت کاملی دست یافت. چنان چه حضرت امیرالمومنین میفرمایند: « خداوند به سوی مردم پیامبران را فرستاد تا فطرت آنان را بیدار نمایند و نعمتهای فراموش شده را به آنها تذکر دهد و با آنان اتمام حجت نماید و نیروهای پنهانی و عقول آنان را باور نماید.» (6)

    از برنامههای اصلی حضرت مهدی نهادینه کردن فرهنگ تعلیم و تربیت دینی و اسلامی و عقل محوری در میان مردم میباشد و ظرفیت علمی و معرفتی آنان را به حد کمال خواهند رسانید. این مطلب را در حدیثی از امام باقر علیه السلام چنین میخوانیم: «قائم ما به هنگام قیام نیروهای عقلانی مردم را تمرکز میدهد و منت الهی خویش را بر سر مردم خواهد گذاشت و خردها و دریافتهای عقلی را به کمال میرساند و دانش آنان را گسترش میدهد.» (7)

    در حکومت عدل جهانی دیگر ضعف و خلاء فکری و معرفتی وجود ندارد و ریز و درشت اجتماع از منابع سرشار علمی و عقیدتی سیراب میشوند و حتی زنان خانهدار نیز از آن بیبهره نمیمانند. امام باقر علیه السلام در این باره فرمودند: «در زمان حکومت مهدی (عج) به همه مردم حکمت و علم میآموزند تا جائی که زنان در خانهها با کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت میکنند. قرآن کریم حضرت مهدی را به آب گوارایی تشبیه میکند و میفرماید: «قل ارایتم ان اصبح ماءکم غورا فمن یاتیکم بماء معین» (8) ؛ اگر آب حیات شما در زمین فرو رود چه کسی آن آب روان را برای شما خواهد آورد؟ که امام باقر علیه السلام در حدیثی زیبا این آب گوارا را به وجود مقدس حضرت مهدی و گسترش علم و معرفت و کمال در میان بندگان خدا تاویل مینمایند و هم چنین میفرمایند: «این آیه در باره امام قائم نازل شده است یعنی کیست که امام شما را آشکار کند که شما را از آسمان و زمین آگاه سازد و از حلال و حرام و آمین خدا مطلع کند.»(9) امید است که خداوند متعال همه ما را از دوستان و یاران آن حضرت در غیبت و ظهورشان مقرر فرماید.

     

    پینوشتها:

    1- قرآن کریم، انبیاء 105.

    2- تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 105 انبیاء .

    3- موعود امام مهدی، کتاب سوم، ص 452 .

    4- بحارالانوار، ج 52، ص 39 .

    5- غیبت نعمائی، ص 237.

    6- نهج البلاغه، 33.

    7- بحارالانوار، ج52، ص 236.

    8- قرآن کریم، ملک 30.

    9- کمال الدین، ج1، ص 325.



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: روح الله خراسانی کیا
    سه شنبه 86/9/13 ساعت 12:32 عصر

    توقیعى به شیخ مفید (ره)

     

    احمدبن على بن على بن ابیطالب طبرسى در کتاب «احتجاج» مى‏نویسد: مکتوبى در اواخر ماه صفر سال 410 (هجرى) از ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام به شیخ مفید محمدبن محمدبن نعمان - قدس اللّه روحه - رسید. رساننده آن مکتوب گفته است که آن را از ناحیه‏اى متصل به حجاز آورده است. آن توقیع این است :

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام بر تو اى دوست مخلص در دین که در اعتقاد به ما با علم و یقین امتیاز دارى. ما شکر وجود تو را به پیشگاه خداوندى که جز او خدائى نیست برده و از ذات بی‌زوالش مسئلت مى‏نمائیم که رحمت پیاپى خود را بر آقا و مولى و پیغمبر ما محمد و اولاد طاهرین او فرو فرستد و به تو که پروردگار توفیقاتت را براى یارى حق مستدام بدارد و پاداش تو را با سخنانى که از جانب ما مى‏گویى با صداقت افزون گرداند. اعلام مى‏داریم که به ما اجازه داده شده که تو را به شرافت مکاتبه مفتخر سازیم و موظف بداریم که آنچه به تو مى‏نویسیم به دوستان ما که نزد تو مى‏باشند برسانى. خداوند آنها را به طاعت خود عزیز بدارد و با حفظ و عنایات خود مشکلات آنها را برطرف سازد.

    خداوند تو را با امداد خود بر دشمنانش که از دینش بیرون رفته‏اند پیروز گرداند و در رسانیدن به کسانى‏ که اطمینان به آنها دارى به طرزى که انشاء الله مى‏نویسیم عمل کن:

    هر چند ما در جایى منزل کرده‏ایم، که از محل سکونت ستمگران دور است و این هم به علتى است که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان ما را تا زمانى که دولت دنیا از آن فاسقان مى‏باشد، در این دیده است. ولى در عین حال از اخبار و اوضاع شما کاملاً آگاهیم و چیزى از آن بر ما پوشیده نمى‏ماند.

    ما از لغزش‌هایى که از شما (شعیان) سر مى‏زند از وقتی که بسیارى از شما میل به بعضى از کارهاى ناشایسته‏اى نموده‏اند که نیکان گذشته از آنها احتراز مى‏نمودند و پیمانى که از آنها براى توجه به خداوند و دورى از زشتى‏ها گرفته شده و آنها آن را پشت سر انداخته‏اند اطلاع داریم. گویا آنها نمى‏دانند که ما در رعایت حال شما کوتاهى نمى‏کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‏ایم و اگر جز این بود از هر سو گرفتارى به شما رو می‌آورد و دشمنان شما، شما را از میان مى‏بردند.

    پس تقوى پیشه سازید و به ما اعتماد کنید و چاره این فتنه و امتحان را که به شما رو آورده از ما بخواهید. امتحانى که هر کس مرگش رسیده باشد، در آن نابود مى‏گردد و آن کس که به آرزوى خود رسیده باشد از ورطه آن به سلامت می‌رود، آن فتنه و امتحان علامت حرکت ما و امتیاز شما در برابر اطاعت و نافرمانى ماست. خداوند هم نور خود را کامل مى‏گرداند هر چند مشرکان نخواهند.

    خود را از دشمنان نگاهدارید و از افروختن آتش جاهلیت بپرهیزید. کسانى که در این فتنه به جاهاى پنهان، پناه نبرده و در سرزنش آن راه پسندیده گرفته‏اند، چون ماه جمادى الاولى سال‏ جارى فرا رسید، باید از آنچه در آن ماه روى مى‏دهد عبرت بگیرید و از آنچه بعد از آن واقع مى‏شود. از خواب غفلت بیدار شوید: به زودى علامت آشکارى از آسمان براى شما پدید مى‏آید و نظیر آن در زمین نیز ظاهر مى‏شود که مردم را اندوهگین مى‏کند و به وحشت مى‏اندازد.

    آنگاه مردمى که از اسلام خارج شده‏اند بر عراق مسلط مى‏گردند و به واسطه سوء اعمال آنها اهل عراق دچار ضیق معیشت مى‏شوند سپس این محنت با مرگ یکى از اشرار از میان مى‏رود و از مردن او پرهیزکاران خیر اندیش خشنود مى‏گردند و مردمى که از اطراف عالم آرزوى حج بیت الله دارند، با آرزوى خود مى‏رسند و به حج مى‏روند.

    سپس هر مردى از شما عمل مى‏کند به آنچه که به وسیله به دوستى ما تقرب می‌جست و از آنچه مقام او را پست مى‏گرداند و خوش آیند ما نیست اجتناب کند. چه که خداوند به طور ناگهانى انسان را برانگیخته مى‏کند آن هم در وقتی که توبه سودى به حال او ندارد و پشیمانى او را از کیفر ما نجات نمى‏دهد. خداوند تو را بر رشد و کمال الهام بخشد و با لطف خود، شما را به رحمت واسعه خود توفیق دهد.

     



  • کلمات کلیدی : تقوی
  •     نظرات دیگران ( )
    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • سال نو مبارک
    ادعایی بزرگ
    این است زندگی مقام معظم رهبری
    ازدواج حضرت علی ع و حضرت فاطمه س
    چرا به دنیا آمده ایم؟!!!
    [عناوین آرشیوشده]